چند سوال؟

مرا انگشت حیرت بر دهانست

چرا دلهای ما آتشفشان است؟

چرا از روزِ روشن، می هراسیم؟

چرا در روشنایی، شب عیانست؟

چرا در خانه ها، شور و هیاهو

ولی در سینه ها، ظلمت نهانست؟

به دست کودکان، اسباب بازی

گهی دشنه، گهی تیروکمان است؟

خداوندا ظهور نور، پس کو ؟

نمی بینی مگر، آخر زمان است؟

عکس: مبینمون، چند ثانیه قبل از خواب کامل

جاذبه گردشگری

هفته سرد و یخی رو در مشهد پشت سر گذاشتیم.

ثمره این سرما ایجاد جاذبه گردشگری جدیدی در شهر مشهد بود.



عکس ها: میدان توحید مشهد مقدس، بهمن ماه 92

قایم باشک

پسرم!

می آیی قایم باشک بازی کنیم؟
من چشم بر زیبایی و معصومیت تو بگذارم و تو آرام در گوشه ای پنهان شو.

پسرم؛

! بس است؛ بیا و در آغوشم پنهان شو

عکس: سید مبینمون، دی ماه 92

وضوی عکاس

عکس‌های قشنگ، دلیل بر زیبایی تو نیست...

ساخت دست عکاس است...

درونت را زیبا کن که مدیون هیچ عکاسی نباشی

"مرحوم خسرو شکیبایی"

عکس: دوست خوبم آقا روح ا.. که انگار برای عکاسی وضو گرفته است!، روستای کنگ اطراف مشهد،شهریور 90

ای کیوسان ما

پس از پروژه اولین پیرایش پسرمون، در  انتها  مشاهده  شد  آقا سید مبین ما  شده "ای کیوسانی" برای خودش.

این ژست معصومانشه!

این هم ژست متفکرانشه!

این هم تصدیق حرف ما!

قصه دیگ آتیشی

این روزا هوای سرد زمستونی مارو خونه نشین کرده.

دلمون واسه یه گردش و تفریح کوچیک تنگ شده.

این پست شبیه یه انتظاره، برای سه چهار ماهه دیگه.

به یاد روزای بهاری ...


عکس: اردیبهشت 92،روستای عارفی، اطراف مشهد، باغ دوست خوبم آقا رضا


عکس: فروردین92، روستای طرقدر، اطراف مشهد، باغ یکی از اهالی اونجا!

پوتین

دلتنگ جبهه و جنوبم

        انگار گم شده ام!

                     شما را به خدا

                              راهم را نشان  بدهید.

                  باور نمیکنید

                  از پوتین های تاول بسته ام

                                                               بپرسید.

شاعر: بهزاد چهار تنگی


عکس: نمایشگاه دفاع مقدس، آبان 92

شب یلدا

یلدا یعنی یادمان باشد که زندگی آنقدر کوتاه است که

یک دقیقه بیشتر با هم بودن را باید جشن گرفت

یلدایتان مبارک





عکس ها: شب یلدا 92، جشن خودمونی 3 نفره

دستم بگیر

آسمان را گم نمی کنم

چه زیر باران چه زیر آفتاب

دستم را بگیر تا یک نفس تا رسیدن به معنای واقعی . . . بدویم

دستم بگیر دستم را تو بگیر
                        
التماس دستم را بپذیر

                                   
درمانی باش پیش از آن که بمیرم

عکس: نمایشگاه دفاع مقدس،علی آقا خواهرزاده ام، آبان 92


زعفران

به مناسبت پایان برداشت زعفران ، طلای سرخ کویر، در خراسان



سینه تو دریده ام،گوی درآن چه دیده ام           ریشه جان کشیده ام تا به کف آورم تو را

 

 پرتو  ناب  آفتاب، نور  سپید   ماهتاب                 پای  همه  نشسته ام  تا  به کف آورم تو را

 

 نام نهادمت چه سان، طلای سرخ زعفران          این همه ره دویده ام  تا  به کف آورم تورا



عکس: گل های زیبای زعفران، کویر خراسان، آبان 92

نیایش کودکانه


        اي خداي من خداي خوب

       اي كه  آفــريده اي  مــرا

       از صميـم قلب  كوچــكم

       ياد مي  كنم تـو را خـــدا

                                        خالق   تــمام     بنــــدگان

                                        چشم من تو را نديده است

                                        حسّ من ولي هـــزار  بـار

                                        طعم رحمتت چشيده است

       دست هاي مـن خـدا فقط

       سـوي تـو دراز مي  شـود

       روز  و شب به حال  خواب

       ممــلو  از نيــاز  مي  شود

                                         قلب  كـودكان   خـداي    من

                                         زنـده   هسـت   از     محبتـت

                                         سرخ،  زرد،   تيره   و   سفيـد

                                        هست چشمشان به رحمتت

عکس: سید مبین در خواب و در حال راز و نیاز با خدا!، آذر 92


بازی دیپلماسی

در مذاکرات اخیر ژنو خیلی ها لوران فابیوس وزیر امور خارجه فرانسه را عامل به نتیجه نرسیدن مذاکرات و بی سرانجامی بازی دیپلماسی بین ایران و سایر کشورها می دانند. 

امیدواریم تیم دیپلماسی ایران در این بازی با دست پر برگردند.


عکسها: بازی کودکان در جلوی هتلی در استانبول، خرداد ماه 90


رسانه عبیدالله بن زیاد

بعد از خوندن متن زیر از وبلاگ دوست خوبم قاسم داشتم به قدرت رسانه در عراق زمان امام حسین (ع) فکر میکردم که با دیدن عکس بالا بد ندیدم این عکس رو در اینجا قرار بدم.

«افرادی در مقابل حسین ع صف آرایی کرده بودند که دانش شان (هر چند اندک) از طریق شنیداری به آن ها رسیده بود. ایشان عمیقا تحت تاثیر رسانه ای شامیان بودند و خیلی از آن ها تا ظهر عاشورا ابدا فکر نمی کردند که حسین (ع) اصلا نماز می خواند!
خاصیت سواد گوشی همین است!

اگر در دنیای هزار توی رسانه ای امروز و دنیای کوچک روز عاشورا با دقت نگاه کنیم، یک وجه مشترک به وضوح وجود دارد!تبلیغات و اثر شدید آن بر انسان و سیطره ناشی از اطلاعاتی که باعث به خدمت گرفتن ذهن انسان خواهد شد.»

یادواره محرم

یادواره (1):
زینب زینب زینب، کنز حیا زینب، کانون وفا زینب

زینب زینب زینب، درد آشینا زینب، غرق بلا زینب

غم قهرمانی، زهرا نیشانی

ای روح با ایمان، جانیم سنه قوربان

*****

یادواره (2):

یاس می گوید حسین، احساس می گوید حسین
ساقی لب تشنگان، عباس می گوید حسین
مست می گوید حسین، سرمست می گوید حسین
ساقی کرببلا، تا هست می گوید حسین
تیر می گوید حسین، شمشیر می گوید حسین
کودک لب تشنه بی شیر می گوید حسین

*****

یادواره (3):

ای اهل حرم میر علمدار نیامد
سقای حرم سید و سالار نیامد
علمدار نیامد علمدار نیامد
ای هم‌سفـران مـاه بنـی هاشمیان کو؟

آرام دل و دیده و آرامش جان کو؟
آیینه‌ی عشق از پی دیدار نیامد
علمدار نیامد علمدار نیامد


 

*****

یادواره (4):

بیا مادر از حرم بیرون سرو بستانت می رود میدان
کفن بنما برتن قاسم مونس جانت می رود میدان
بیا مادر درد دل گویم این دم آخر با تو از احسان
مکن دیگر بَعدم ای مادر، گریه وزاری،ناله و افغان

عکسها: مراسم روز عاشورا، شهرستان طبس، سال 89

لاک پشت

به لاک پشت ها نگاه کنید، آنها تنها وقتی پیشرفت می کنند که سرشان را از لاک خود بیرون می آورند. «جیمز بریانت»

یه سوال: شما شخصی درونگرا هستید یا برونگرا؟ سرتون تو لاک خودتونه یا نه؟ عقیدتون چیه؟

عکس: 13 بدر سال 1391، مسیر مزار بلنجیر (کلیک کنید)

پی نوشت: کامنت یکی از دوستان

شنبه 11 آبان1392 ساعت: 14:20توسط:esi
سلام دوست عزیزم،آقا سید مبین ما حالش چطوره؟
من معمولا آدم درونگرایی هستم،بیشتر وقت ها سرم تو لاک خودمه.

هر آدمی یه عقیده و نظری داره ،شخصیت آدم ها باعث اینه که درونگرا باشه یا برونگرا،یا سرش تو لاک خودش باشه یا لاک دیگران و یا هر چیزی دیگه،ولی به نظر آدم های درونگرا باید برونگرا باشن چون شاید شرایط طوری باشه که به برونگرا بودن نیاز باشه،یا شرایط طوری باشه که آدم سرشو از لاک خودش بیاره بیرون.

پاسخ: الحمدلله خوبه دوست هنرمندم.
این پست رو از اون جهت گذاشتم که هفته قبلش سر کلاس زبان بحث درونگرایی و برونگرایی بود و کل جلسه رو سر همین موضوع صحبت کردیم. آخرش به نتیجه جالبی رسیدیم که میگم. بعدش که عکس لاک پشت رو دیدم این ایده به ذهنم رسید که نظر دوستان رو هم بدونم.
اون جلسه نظر روانشناسان اروپایی رو در مورد شخصیت های درونگرا و برونگرا گفته بود که نمیخوام جزئیاتش رو اینجا بنویسم. فقط این نکته اش خیلی جالب بود که هر دو شخصیت یه سری خصوصیات مثبت و منفی و یه سری موافق و مخالف ( به قول خودشون pros and cons) داره ولی در نهایت بهترین شخصیت شخصیتی است که متعادل باشه یعنی باز هم به قول خودشون (in moderation) باشه، در یه جاهایی درونگرا و در یه جاهایی برونگرا.
دیدم چه جالبه که ما در روایات خودمون داریم که (خیر الامور اوسطها: بهترین کارها میانه روی است) و یا در جایی دیگر داریم (الیمین و الشمال مضله، والطریق الوسطی هی الجاده: سمت چپ و راست گمراهی و طریق میانه مسیر درست است) 
خدایا مرا به راه راست و مستقیم هدایت فرما.
 وب سایت   ایمیل
لاک پشت

تولد فرزندمان

سلام

پست دیشب "یا حیدر دخیل" بود، این توسل به حضرت علی (ع) ثمره اش ورود سالم و خوش یمن فرزند دلبندمان (سید مبین) به خانواده ما بود.

همسر عزیزم بهت تبریک میگم.

سید کوچولوی خودم، 92/08/03 روز شکفتنت رو هر سال زنده نگه خواهیم داشت. به امید بال و پر کشیدنت.

سید مبین من ان شا ا.. از رهروان واقعی حضرت علی (ع) باشی.

با آرزوی سلامتی و بهروزی برای همه جوانان.

اینم عکسی از کوچولوی ما بنا به درخواست دوستان:


یا حيدر دخیل

عید غدیر مبارک.


آسمان  چشم ها   ابریست     یا حيدر دخیل

یا علی امشب به لب جاریست یا حيدر دخیل

مرغ دل  گشته  هوایی  نجف      یا  مرتضی

بلبل    دل   بهر    تو  قاریست یا حيدر دخیل


امشب از سوی غدیر آید چو عطرت بر مشام
حاصلش  تا صبح  بیداریست   یا حيدر دخیل

عکس: امامزاده ای نزدیک شهر ارزویه از توابع کرمان، بهمن 90، (جوانی خودش را دخیل امامزاده کرده بود)

ای پول

تو قاطع تر ز هر برهانی ای پول

 تو محکم تر ز هر فرمانی ای پول

            ***           

تویی برنده تر از تیغ و چاقو 

 تو گوی گرد هر میدانی ای پول

تو خوبی ، نازنینی بس عزیزی

تو شمع محفل رندانی ، ای پول

            ***            

تو ما را  هم به رقص آورده بودی!

تو ساز و تمبک میدانی، ای پول

عکس: مراسم عروسی در روستایی قبل از جنگل گلستان، مسیر مسافرت!، شهریور 91

پی نوشت: کامنت یکی از دوستان:

دوشنبه 29 مهر1392 ساعت: 20:26توسط:ماه خراسان
سلام بسیار عالی بود
اما این مطلب مرا باور کن
یک کاسکو دارم 250 گرم وزن دارد
معرفتی در این پرنده دیده ام که اگر تمام ثروت دنیا را به من بدهند محال است آن را با آن ثروت عوض کنم
هرگز تا به امروز برای پول برای کسی شعری نسروده ام
و جالب است اگر با شاعری برخورد کنم که شعری زیبا سروده باشدقطعاً هدیه ای به او تقدیم خواهم کرد کما اینکه بعد از شعر خوانی عزیزی که شعرش بسیار به دل نشست تنها چیزی که در آن لحظه در اختیار داشتم یک انگشتر نفیس عقیق بود که فوراً به او هدیه کردم
مجتبی جان تمام جنگ ها و جنایت ها برای سه چیز است:
زور
زر
زن
ومن هر زور و زری داشتم به همسر پاکدامنم بخشیدم.
فردا پست ویژه غدیر خم مرا بخوان و حتماً نظر جامع خود را نسبت به اشعار و گفته ها بیان کن.


پاسخ: در جواب کامنت طارق عزیز هیچی نمیشه گفت. تمام قد باید ایستاد و درود فرستاد.
طارق عزیز این پست رو از این بابت گذاشتم که دیروز با یه فرد خاص صحبت میکردم.
جانباز شیمیایی (حنجره اش مشکل دار بود) که 3 ساله در محل کار همیشه میدیدمش و نمیدونستم جانبازه. یک ساعتی با هم حرف زدیم از اینکه در خونه 55 متری زندگی میکرده زمانی که کلی از زمینهای جهاد دستش بوده و ماموریت تقسیم اونها رو بر عهده داشته. تا حالا یه ریال هم از بنیاد شهید و ایثارگران نگرفته و برای بچه هاش هم نگرفته. یعنی بچه هاش هم نخواستند. میگفت خانمم هزاران سال نوری از من جلوتره و هیچوقت از بعد معنویت بهش نمیرسم. میگفت صبح با صدای قران بچه هام بیدار میشم. میگفت داداشم روی زانوم شهید شد در حالی که بچه اش 5 روزه بوده، میگفت بچه داداشم هم تاحالا نرفته بنیاد و الحمدلله اوضاش خوبه. روحیش خوب بود. آرامش داشت. تو این سه سالی که من باهاش همکار بودم همیشه لبخند رو رو صورتش می دیدم. اینایی که گفت رو تازه به زبون آورده بود. تو زندگیش خدا بود، پول هم بود ولی رنگ دیگه ای داشت، صبغه الله
 وب سایت   ایمیل
ای پول

عید قربان

عید قربان ، پر شکوهترین ایثار و زیباترین جلوه ی تعبد در برابر خالق یکتا بر شما مبارک.

این عکس آرشیوی مال 8 سال پیشه. کیفیتش پائینه.

نظرتون در مورد نفر شماره 1 چیه؟ (فیگور، شخصیت، حسش)

عکس: زمستان 84، خراسان جنوبی، روستای فتح آباد

سینما پارادیزو

به انتظار اکران کدام فیلم اینچنین آرام بر روی صندلی قبر نشسته ای؟

فیلم دراماتیک پایان یک زندگی؟

عکس: قبرستان نزدیک امام زاده یاسر ناصر، طرقبه مشهد، شهریور 92

معنی حدیث داخل عکس: «خدايا زمين را بر آنها وسيع بگردان، روح آنها را به مقام قرب خود نزديك كن، آنها را به رضوان خود برسان، تنهائى آنها را از رحمت خود برطرف گردان و ناراحتى و وحشت آنها را با انس دادن به درگاه خود پايان ده، همانا تو بر هر كارى توانمند هستى»

یه پست بدون عکس (در مورد پست قبل)

قبل از هر چیزی بگم من شماره 3 هستم که فقط قاسم و عمران عزیز درست حدس زدن، حدس که نه، چون منو میشناختن درست گفتن.

نکته ای که واقعاً برای خودم جذاب بود اینه که منه وبلاگ (یعنی مجتبی که در محیط وبلاگ میشناسید) مثه اینکه با خودم یه تفاوتایی داره. شاید نشون میده من در محیط مجازی دارم تظاهر میکنم، شاید یه نقابی دارم که هر وقت میخوام مطلب و پست جدید بذارم اون نقاب رو میزنم و آپدیت میکنم. این برام آلارم هشدار بود.

و اما شماره 5 که دوست خوبم مصطفی است و بیشتریا به اون رای دادید به شدت از لحاظ شخصیتی شبیه هم هستیم و این باز منو یه کم امیدوار کرد.

واسه من جالب بود که دنیای مجازی میتونه چه دنیای خطرناکی باشه، چه راحت میشه با یه نقاب جدید و یه شخصیت مجازی در این محیط زندگی کرد. چقدر میشه راحت سر دیگران کلاه گذاشت.

دوستان خوبم که تا الان با ما همراه بودین، خیلیییی ممنون. با توجه به این پست یکی ازوظایف ما میتونه آگاه سازی افراد دور و برمون از این محیط جذاب و به شدت گول زننده و حتی خطرناک باشه. تا میتونید به اطرافیان و خانواده هایی که دوستشون دارید هشدار بدین و سعی کنید آگاهیشون رو بالا ببرید.

مرکز ثقل

به یاد خاطرات دانشجویی:

بر  مرکز ثقل   این  جهان   "ما" هستیم

این "ما" ست که حل این معما هستیم

تکیه     بدهید    دوستانم     بر       هم

وقتی که  کنار   هم،   چه زیبا  هستیم

راستی حدس بزنید کدوم یکی من (مجتبی) هستم.

عکس: مسافرت با دوستان،خلیج گرگان، اسفند 85


نتیجه نظرسنجی دوستان:

شماره
 عکس

تعداد رای دوستان

1

2

2

2

3

2

4

4

5

7

6

1

دریا!!

1


یه پلاک

عشق     يعني    يه  پلاك
كه زده بيرون  از دل خاك
عشق    يعني   يه   شهيد
با لبهاي تشنه  سينه چاك

عشق   يعني    يه   خبر
خبر      يه مفقود الاثر
عشق    يعني     يه پلاك
كه زده بيرون از دل خاك


عکس ها: نمایشگاه دفاع مقدس، تهران، مهر 92

پادشاه فصل ها

پائیزانه (1):

من متولد پاييزم!

فصل ِ رنگی عشق

فصل ِ افتادن ِ برگ

فصل ِ تولد ِ رنگ!

پائیزانه (2):

تلخ است که لبریز حقایق شده است

زرد است که با درد موافق شده است

عاشق نشدی و گر نه می فهمیدی

پاییز بهاری است که عاشق شده است

پائیزانه (3):

سومین فصل سال یعنی من / آرزوی محال یعنی من

یک غزل عاشقانه یعنی تو / مثنوی های لال یعنی من . . .

عکس ها: باغ شاهزاده، ماهان کرمان، پائیز 88

میلاد نور

بهترین شادباش ها تقدیم به شما،

بمناسبت میلاد امام علی بن موسی الرضا(ع)

« عکس ها در ادامه مطلب ...»


عکس: جشن میلاد امام رضا (ع)، 26 شهریور 92، مشهد مقدس


ادامه نوشته

دویدن در ساحل

موجیم و وصل ما، از خود بریدن است

ساحل بهانه ای است، رفتن رسیدن است

ما هیچ نیستیم، جز سایه ای ز خویش

آئین آینه، خود را ندیدن است

«قیصر امین پور»

عکس: نازنین فرزند باجناق، ساحل بندر عباس، بهمن 90

فرش قدیمی

فرشنامه (1):

افسوس!از این ترانه غم بار زندگی
پا بر رکاب اسب زمان
تاخت می زند

ما مثل یک ماهی افتاده از نفس
بر روی فرش فلک غلت می زنیم ...

فرشنامه (2):

قدر یاران قدیمی را بدان ای نازنین، فرش های کهنه را مردم گران تر می خرند.

عکس: بازار کرمان، پائیز 88

پل

بی پل نرسد جهان به آزادی و عشق

بی پل نشود جهان پر از شادی و عشق

پل راه عبور هنر و علم و کمال

بی پل نرسد جهان به آبادی و عشق


عکس: خانه بروجردی ها، کاشان، خرداد 90

پرواز خاطرات

پرواز آفتاب و سرود درخت و فرود پرنده را

می دانم و صفای دلآویز دریای آرام را

اما، من این میان

پرواز لحظه ها را،

افسوس می خورم

پرواز این پرنده ی بی بازگشت را...


عکس: جنگل حرا (مانگرو)، جزیره قشم، اسفند 90

ما تا آخر ایستاده ایم.

به مناسبت 26 مرداد روز آزادگان: 

او    برای    صلابت    وطنش، در    مسیر     نبرد         افتاده

خاطراتش همین سه تا کلمه است، سنگر و خاکریز و سجاده

خوش به حالش همیشه میگوید  مست  بودیم  توی  سنگرها

بچه ها   اسم   سنگر   ما    را...  سنگر     مستهای     آزاده

گرچه همسنگران مدعی اش ساده ی ساده رنگ عوض کردند

او  به روی   عقیده های  خودش،  روی  یک  پا  هنوز   ایستاده

عکس: نمایشگاه گل و گیاه، مشهد مقدس، اردیبهشت 92